محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

پارسا و فرگل

مامان

پسرم گوهر من

1392/9/25 13:28
نویسنده : مامان
380 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم با تو سخن می گویم
زندگی در نگهم گلزاریست
و تو با قامت چون نیلوفر ، شاخه ی پر گل این گلزاری
من به چشمان تو یک خرمن گل می بینم
گل عفت ، گل صد رنگ امید
گل فردای بزرگ ، گل فردای سپید
چشم تو آینه ی روشن فردای من است
پسرم با تو سخن می گویم
دیده بگشای و در اندیشه گل چینان باش
همه گل چین گل امروزند
همه هستی سوزند
کس به فردای گل باغ نمی اندیشد
آنکه گرد همه گل ها به هوس می چرخد
بلبل عاشق نیست
بلکه گلچین سیه کرداریست
که سراسیمه دود در پی گل های لطیف
تا یکی لحظه به چنگ آرد و ریزد بر خاک
دست او دشمن باغ است و نگاهش ناپاک
تو گل شادابی ‏
به ره باد مرو !!!
غافل از باد مشو
ای گل صدپر من
همه گوهر شکنند
دیو کی ارزش گوهر داند ؟
پسرم گوهر من ، گوهرم پسر من
تو که تک گوهر دنیای منی
دل به لبخند حرامی مسپار ، دزد را دوست مخوان !
چشم امید به ابلیس مدار
ای گوهر تابنده بی مانند
خویش را خار مبین
آری ای پسرکم
ای سراپا الماس ، از حرامی بهراس …
قیمت خود مشکن
قدر خود را بشناس
قدر خود را بشناس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

میترا
27 آذر 92 8:40
خاله جان تولدت مبارک
مامان
پاسخ
مرسي عزيزم