شیرین ترین نوروز
شیرین ترین نوروز،نوروز ٩٢بود درکنار محمدپارسا سفره هفت سین رو چیدیم وکلی سرسفره شیطونی کرد وچیزها رو بهم می ریخت(تخم مرغ های رنگ شده رو برمیداشت با ملاقه آجیل ها رو می ریخت ودست توی تنگ ماهی ها می کرد...) بعد از سال تحویل خونه مادری رفتیم وبعدش خونه نه نه هرچند دومین سالی بود که عید رابا محمد پارسا می گذروندیم اما چون سال گذشته فقط سه ماهش بود ومتوجه تغییرات نمی شد با امسال فرق داشت. نیمه دوم نوروز مادر وخانواده ی یسرا اینا به کربلا رفتن وبعد از اونا ما(من،محمدپارسا و باباش )به بدرقه شون رفتیم وبعدش هم برا اومدنشون کلی تدارک دیدیم. سیزده بدر ٩٢هم به همراه خاله ها و دایی جون رفتیم تفریح هرچند جای مادری اینا خ...
نویسنده :
مامان
10:09